عزت نفس در محیط کار

عزت نفس در محیط کار

قبلاً در پست‌های «عزت نفس و تأثیرات آن در زندگی افراد» و «اصول و ارکان عزت نفس»، در مورد تعاریف عزت نفس و همچنین عوامل درونی مرتبط بر آن نوشتم و توضیحاتی مختصر از کتاب «روانشناسی عزت نفس» نوشته ناتانیل براندن ارائه کردم.

در این پست قصد دارم در مورد تأثیر عامل محیط کار بر عزت نفس از عوامل بیرونی تأثیرگذار بر آن بنویسم.

تعریف عزت نفس

همان‌طور که قبلاً گفته شد عزت نفس یعنی اعتماد کردن به توانمندی ذهن و به توانایی خود در اندیشیدن.

درصورتی‌که تعریف بالا را بسط دهیم می‌توان گفت عزت نفس به معنای توانایی یادگرفتن، انتخاب‌های درست، تصمیمات بجا و برخورد درست با تغییرات است.

شرایط جدید بازار کسب‌وکار

با توجه به تغییرات بزرگ اتفاق افتاده و شرایط امروز بازار کار و حاکم شدن اقتصاد مبتنی بر رقابت بر دنیای تجارت و کسب‌وکار، نقش میزان عزت نفس کارکنان بر موفقیت سازمان‌ها چندین برابر شده است.

قبلاً بسیاری از کارها به‌صورت دستی انجام می‌شدند و کسب‌وکارهایی که کارگران با مهارت‌ها و قدرت بدنی بیشتری داشتند، در بازار رقابتی موفق‌تر عمل می‌کردند. ولی امروزه با توجه به ظهور تکنولوژی‌های جدید و ورود انواع سیستم‌های پیشرفته و ربات‌های خودکار به خطوط تولید، عملاً نقش کارکنان تغییر کرده است.

قبلاً کارگران با تعداد تصمیمات و انتخاب‌های کمتری در محیط کار مواجه بودند ولی در عصر حاضر کارها و شرح وظایف به‌گونه‌ای است که نقش اندیشه و انتخاب در آن‌ها به میزان زیادی افزایش یافته است.

ازاین‌رو نقش آموزش و یادگیری در میزان موفقیت کارکنان و به تبع آن کسب‌وکارها افزایش چشمگیری داشته است.

تغییرات صورت گرفته در کسب و کارها

ازجمله موارد تغییریافته در اقتصاد که باعث افزایش تأثیر میزان عزت نفس کارکنان در موفقیت کسب‌وکارها شده است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رفتن از اقتصاد تولیدی به اقتصاد اطلاعاتی، کاهش نیاز به کارگران دست‌کار و نیاز بیشتر به کارکنانی که از مهارت‌های کلامی، ریاضی و اجتماعی برخوردارند.
  • انفجار بی‌سابقه دانش، تکنولوژی و کالاها و خدمات جدید، که سازگار شدن با شرایط جدید اقتصادی را ایجاب می‌کند.
  • افزایش رقابت بی‌سابقه در اقتصاد که باور ما نسبت به خویشتن را مهم و مطرح می‌سازد.
  • انتظار از اشخاص در رده‌های مختلف سازمانی برای مدیریت بر خویشتن، قبول مسئولیت در قبال خود، رسیدن به آگاهی سطح بالا و توجه به نوآوری به‌عنوان اولویت مهم.
  • پدیداری ذهن و اندیشه به‌عنوان عامل مهم و تعیین‌کننده در تمامی فعالیت‌های اقتصادی.

با توجه به موارد گفته‌شده امروزه دیگر تصدی ساده‌ترین مشاغل مستلزم داشتن تحصیلات عالیه است. امروزه در سازمان‌های بزرگ اقتصادی که از اشخاص با تخصص‌های مختلف استفاده می‌کنند، دیگر شاهد جمعی در گروه مدیران و جمع دیگر در قالب کارگران نیستیم بلکه سازمان‌ها از ساختار هرمی به ساختار مسطح تغییر ساختار داده‌اند و با ترکیب و تلفیقی از متخصصان روبه‌رو هستیم.

چالش‌های موجود

در اقتصادی که دانش، اطلاعات و خلاقیت و تبدیل این‌ها به نوآوری منبع ثروت و امتیاز در شرایط رقابت محسوب می‌شوند، افراد و سازمان‌ها با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شده‌اند.

ازجمله چالش‌های افراد برای استخدام عبارت‌اند از:

  • کسب دانش و مهارت‌های مناسب، یادگیری برای همه مدت عمر.
  • هم‌زیستی مؤثر با سایر انسان‌ها، که لازمه آن داشتن مهارت در برقراری ارتباط کلامی و نوشتاری با دیگران، زندگی مسالمت‌آمیز با سایر اشخاص و انگیزه دادن به همکاری در صورت نیاز است.
  • برخورد صحیح و مناسب با تغییر.
  • رسیدن به سطح اندیشه بالاتر که بدون آن نوآوری غیرممکن می‌شود.

وظایف سازمان‌ها برای افزایش عزت نفس کارکنان خود

ازجمله اقداماتی که سازمان‌ها می‌توانند در جهت افزایش عزت نفس کارکنان خود انجام دهند شامل موارد زیر هستند:

۱. کارکنان احساس امنیت خاطر بکنند.

۲. کارکنان احساس کنند که پذیرفته می‌شوند.

۳. کارکنان تشویق شوند.

۴. کارکنان احساس کنند که سازمان آن‌ها را به‌جا می‌آورد.

۵. کارکنان بازخوردهای سازنده داشته باشند.

۶. کارکنان احساس کنند که از آن‌ها انتظار می‌رود نوآوری و ابتکار داشته باشند.

۷. کارکنان به‌راحتی بتوانند به اطلاعات لازم دسترسی داشته باشند.

۸. به کارکنان اختیارات لازم تفویض گردد.

۹. کارکنان با قواعد و نظامات موسسه خود آشنا شوند.

۱۰. کارکنان تشویق شوند که تا حد امکان مسائل و مشکلاتشان را شخصاً حل‌وفصل کنند.

۱۱. کارکنان احساس کنند که به موفقیت‌هایشان پاداش مناسب داده می‌شود که اندازه آن به‌مراتب بیشتر از مجازاتی است که شکست‌هایشان به دنبال می‌آورد.

۱۲. کارکنان برای فراگرفتن مطالب جدید تشویق شوند.

۱۳. کارکنان احساس کنند که میان فلسفه و مأموریت شرکت و طرز رفتار مدیران آن‌ها همخوانی مناسبی وجود دارد.

۱۴. کارکنان احساس کنند که با آن‌ها به عدالت و انصاف برخورد می‌شود.

۱۵. کارکنان به ارزش نتیجه کارشان اعتقاد داشته باشند و به حاصل کارشان افتخار کنند.

هرچه این شرایط در سازمان‌ها حضور بارزتر داشته باشند، بیشتر می‌تواند اشخاص با عزت نفس زیاد را درک کند و فرصتی برای افزایش عزت نفس افراد با عزت نفس متوسط را به وجود آورد.

نقش میزان عزت نفس مدیر در سازمان

هرچه عزت نفس یک مدیر بیشتر باشد، اعتماد بیشتری به خود و توانمندی‌هایش داشته و بهتر می‌تواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

ذهنی که به خود اعتماد ندارد نمی‌تواند الهام‌بخش دیگران باشد. رهبری که فکر کند در همه موارد او درست و دیگران اشتباه می‌گویند، نمی‌تواند انگیزه لازم را در کارکنان خود به حداکثر برساند.

نتیجه‌گیری

درنهایت سیاست افزایش عزت نفس همان سیاست افزایش کسب درآمد است و سازمان‌هایی که رفتار و برخوردی صحیح با کارمندان خود داشته باشند، در بلندمدت به موفقیت‌های بزرگی دست خواهند یافت و درصورتی‌که این اصل نادیده گرفته شود، سازمان نخواهد توانست به اهداف و چشم‌اندازهای خود جامه عمل بپوشاند.

 

مطالب پیشنهادی برای مطالعه:

انتخاب هدف مهم است یا انتخاب مسیر رسیدن به هدف؟

علنی کردن اهداف شخصی یا مخفی کردن آن‌ها؟

۱۲ زمینه توسعه فردی با وبلاگ نویسی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *