چگونه اینستاگرام باعث سرخوردگی و ناامیدی افراد می‌شود؟

یکی از شبکه‌های اجتماعی که بسیاری از ایرانیان در آن عضو هستند و حضور فعالی دارند، اینستاگرام است.

با توجه به اینکه اخیرا تلگرام در داخل ایران از دسترس خارج شده، تمایل به حضور و فعالیت در اینستاگرام افزایش چشم‌گیری یافته و این شبکه را بیش‌ازپیش با استقبال مواجه کرده است.

به همین دلیل هنرمندان، ورزشکاران و سایر افراد تأثیرگذار جامعه در این شبکه عضو هستند و صفحات پرمخاطبی هم دارند.

با توجه به این موضوع کسب‌وکارها هم اقبال زیادی به حضور در این شبکه اجتماعی نشان داده و در آن تصاویر و فیلم‌های مختلف را به اشتراک می‌گذراند.

مشکلی که برای بسیاری از افراد در این شبکه به وجود می‌آید این است که با دنبال کردن حساب‌های کاربری مختلف ازجمله بازیگران، ورزشکاران، اینفلوئنسرهای اجتماعی و همچنین دوستان و آشنایان خود پیوسته در حال مشاهده تصاویر، فیلم‌ها و مطالعه کپشن‌ها در مورد لحظات خوب و موفقیت‌های بزرگ زندگی آنان هستند.

می‌توان گفت تمام محتوای منتشر شده در این فضا تنها نشان‌دهنده لحظات خوب و یا ساختگی افراد مختلف هست و هیچ‌کدام از آن‌ها لحظات معمولی زندگی روزمره خود را با دیگران به اشتراک نمی‌گذارند.

این روند به مرور باعث شکل‌گیری این ذهنیت در فرد می‌شود که دیگران همواره در حال خوش‌گذرانی و تجربه‌های لذت‌بخش هستند و هیچ‌کس مشکلاتی به بزرگی مشکلات او در زندگی‌اش ندارد.

بسیاری از افراد با این برداشت شروع می‌کنند به الگوبرداری و یادگرفتن از دیگران برای بهبود وضعیت زندگی خودشان.

به این ترتیب از میان افرادی که آن‌ها را دنبال می‌کنند، از یکی پولدار شدن را انتخاب می‌کنند، از دیگری شادی دائمی را می‌پسندند، از یک فرد دیگر هیکل و اندام متناسب را انتخاب می‌کنند، از سخنران معروف، سخنرانی در جمع را بسیار دوست دارند، از نویسنده معروف، نوشتن متن‌های عالی را می‌پسندند.

به‌این‌ترتیب انواع و اقسام مشخصه‌ها، مهارت‌ها و توانایی‌ها را انتخاب می‌کنند که خود ندارند و آرزو دارند که روزی داشته باشند.

اوایل فرد با مشاهده این افراد و تصاویر لحظات زندگی و موفقیت‌های آن‌ها احساس خوبی پیدا می‌کند. احساسی که تنها در لحظه مشاهده آن عکس‌ها به او دست می‌دهد و بعد از لحظاتی تبدیل به حسرت می‌شود. این حسرت‌ها به مرور بیشتر و بیشتر می‌شوند.

بعدها این روند باعث می‌شود که فرد همواره به فکر نداشته‌های خودش باشد و با هر بار حضور در این شبکه اجتماعی این کمبودها به او یادآوری شوند.

در مراحل بعدی تصمیم می‌گیرد که از این افراد الگوبرداری کند و به فکر آموزش مهارت‌های مختلف ازجمله مهارت کسب ثروت، شادی دائمی، مهارت سخنرانی در جمع، تناسب اندام و … بیفتد.

در این میان بسیاری با تاثیرپذیری از این جو، در همایش‌ها و دوره‌های آموزشی مختلف با عناوین مشابه حضور می‌یابند و مدتی را برای یادگیری مهارت‌ها و بدست آوردن ویژگی‌های خاص سپری می‌کنند ولی با توجه به مقطعی بودن این علایق و اشتیاق‌ها درنهایت به نتیجه‌ی مشخصی نمی‌رسند.

بعد از مدتی اتفاقی که تبدیل به روند دائمی زندگی افراد می‌شود و افراد به آن اعتیاد پیدا می‌کنند، حضور دائمی در این شبکه‌ها، به دست آوردن حس خوب کوتاه‌مدت در آن‌ها و درنهایت سرخوردگی و ناامیدی شدید بعدازآن است.

ولی موضوعی که در این میان جذابیت خود را از دست نمی‌دهد همان حس خوب لحظه مشاهده این تصاویر است که عوارض روحی ناشی از آن دامن‌گیر زندگی شخصی فرد می‌شود و روزبه‌روز او را سرخورده‌تر و از زندگی خود ناامیدتر می‌کند و به‌طوری‌که حتی داشته‌های خودش هم به چشم نمی‌آیند.

البته ناگفته نماند کسانی هم هستند که به‌خوبی از اینستاگرام و فضا و امکانات آن برای توسعه و تبلیغ کسب‌وکارشان یا برای توسعه فردی خود استفاده می‌کنند.

من اعتقاد زیادی به این پلتفرم ندارم و به نظرم در ایران هم جو مناسبی بر فضای آن حاکم نیست.

اما شاید بتوان با مدیریت اکانت‌هایی که آن‌ها را دنبال می‌کنیم و همچنین درگیر نشدن در بازی‌های افزایش فالور و فعالیت مدیریت‌شده در جهت اهداف عالی شخصی تا حدودی از امکانات اینستاگرام استفاده مثبت کرد.

البته که بحث حضور در اینستاگرام برای تبلیغ کسب‌وکار و ارتباط اثربخش با مخاطبان و جذب مشتریان بیشتر، بحثی است جدا که شاید بعداً در مورد آن نوشتم.

 

پست‌های پیشنهادی برای مطالعه:

اتیکت حضور در شبکه‌های اجتماعی + سخنرانی تد در مورد شبکه‌های اجتماعی

وبلاگ نویسی یا نوشتن در شبکه‌های اجتماعی ؟

میکروبلاگینگ چیست؟

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

  1. حقیقتا احسنت. از زمانی که اینستاگرام رو کنار گذاشتم بسی آرامش ذهنی پیدا کردم. ناگفته نمونه که وقت های بی کاریم رو هم فعالیت های بهتری مثل نوشتن و پادکست گوش دادن پر کرده.

    1. خوشبختانه به نظر می رسه این روزها ترک آگاهانه اینستاگرام و کم رنگ کردن اون توی زندگی روزمره به مرور در بین افراد فراگیر میشه و این اتفاق خیلی خوبی هست.
      امیرحسین جان،
      ممنونم که اینجا از تجربه خودت نوشتی،
      امیدوارم همین طور ادامه بدی،
      موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *